the thinking

گاهی فکر می کنم.

the thinking

گاهی فکر می کنم.

هدف یا سیاست زندگی

 ادامه پست قبلی

 برای پیدا کردن هدف واقعی راههای زیادی وجود داره که من راهی که خودم پیش بردم را توضیح میدهم.فراموش نکنیم که ما دیگران را تا آن قسمت از راه که خود پیموده‌‌ایم می‌توانیم هدایت کنیم.اولین قدم تهیه لیست علایق خودمان بدون در نظر گرفتن نوع ان است .به تعداد 100 مورد.اعم از جزئی وکلی.فرقی نمی کند.این تکلیف برای روز اول است.7روز بعد لیست خود را مطالعه میکنیم. واز بین 100 مورد نوشته شده 50 مورد دیگر را انتخاب می‌کنیم.در این مرحله لیست خودراتفکیک هم میکنیمویعنی همان 50 مورد را مطالعه کرده ولیست دوستونی تشکیل می دهیم به نام کلی وجزئی وجدول خود را به طور صحیح تکمیل میکنیم.7روز بعد از هر ستونی که تهیه کرده ایم نصف آن را به طور انتخابی خط میزنیم.یعنی هر کدام را کمتر دوست داشتیم.جمعا 25 هدف دیگر برایمان باقی مانده.7 روز بعد لیست خودرا مطالعه کرده واگر احساس کردیم هدف جدیدی در قلب ما ایجاد شده با توجه به نوع کلی وجزئی با اهداف قبلی تعویض می‌کنیم به طوری که تعدا کل همان 25 تا باشد.2روز بعد باید هدفها را مرتب کنیم .یعنی در هر ستون هدفها را به ترتیب اولویت بچینیم.اگر بخواهید راحت تر این کار را انجام دهید بهتر است تصوری ساختگی در خود ایجاد کنید.مثلا فکر کنید اگر الان 1 میلیون پول داشته باشید برای کدامیک از اهداف استفاده میکنید.تا هدف آخر از همین راه استفاده کرده جدول را مرتب کنید.اکنون زمان ان رسیده که زندگی خود را آغاز کنید.برنامه ریزی برای رسیدن به اهداف.از هر ستون سه مورد اول را تیک بزنید.اینها می‌شود هدفهای سال اول توسعه.یا دوسال اول توسعه یا بیشتر .این بستگی به توانایی شما دارد.........

این قصه ادامه دارد.

علت العلل مشکلات:پول

این چیزهایی که الان میگم فکرهای الانم نیست.سالهاست این فکرها تو مغزم دور میزنه.همیشه روی زندگی همه اطرافیان،دوستان وهمکارانم متمرکز میشدم.وهمیشه دلم می‌خواست واسه مشکلاتشون علت پیدا کنم.انگار که مسوءل مشکلات همه بودم.یکی از چیزهایی که مشکل همه هست وعلت مشکلات هم هست،مساله مالی ست.یعنی هم خودش مساله است هم علت مسائل دیگه.برای همین خیلی فکر منو مشغول کرده.باتفکر روی زندگی هر کسی که می‌شناسم به نکاتی رسیدم که فکر می‌کنم اشتباه نباشه.البته هرکسی نظری داره.ونظر منم اینهاست که میگم. 

دوره وزمونه بدی شده.پیشرفت تکنولوژی روزانه شده.وهرچه افراد جوان تر باشند (وبی پول تر)بیشتر از تکنولوژی سر در میارن وبنابراین بیشتر میخوان.واین بدترین حالته. 

اما حتما راه حلی داره. 

هر کسی هر قدر هم زیاده خواه وپر توقع باشه وفکر کنه همه چیز می‌خواد باز هم داره اشتباه میکنه.چون اکثر افراد استعداد،توانایی وعلایق خاصی دارن.اینطور نیست که یه نفر هم عاشق همه هنر ها باشه هم ماشین دوست باشه هم تجملاتی باشه هم مسافرت دوست باشه.اگه هر کسی خوب فکر کنه بلاخره چیزی هست که بیشتر دوست داره.یکی از اتومبیل خوشش میاد.یکی از مسافرت بیشتر خوشش میاد.بعضی ها هم فقط جواهرات دوست دارن.البته ممکنه ما بعضی وقت ها هوس کنیم چیزی داشته باشیم یا کاری بکنیم.ولی آنی وزود گذره.ونمیتونه دوام داشته باشه.پس برای آرامش داشتن در زندگی های معمولی وکم درآمد به نفع خودمونه که خیلی فکر کنیم وبرای استفاده از زرق وبرق دنیا تصمیم جدی بگیریم.یک یا دو هدف برای خرج کردن پولمون در نظر بگیریم. واون اهداف چیزهایی باشه که واقعی باشه.از روی هوس چشم وهم چشمی ورقابت نباشه.مگه ما چند تا بدن داریم که برای ارضای نیازهاش آمار مخارج مون سر به فلک بکشه.من منکر نیازهای اساسی نیستم.خوراک پوشاک مسکن وتفرح جزء لاینفک هرزندگیست.ولی نوع واندازه ان باید منطقی واصولی انتخاب بشه.اگر هدف یا اهداف اصولی تعیین بشوند ما وارد مرحله دوم می‌شویم وآن برنامه ریزی برای آن است.خدا به همه ما سلامتی بدهد تا بتوانیم زندگی خود را بسازیم ودر ادامه برای آخرت هم توشه ای برگیریم. ....

این داستان ادامه دارد.

 

 

 

 

 

عروس وداماد

سلام دوباره به اونایی که به من لطف دارند وبه من سر میزنند.ایکاش ردپایی هم تو قسمت نظرات می‌گذاشتند تاببینم کجای کارم.  ......

هرکسی برنامه کلید اسرار را دنبال می کنه با القاءعقیده کارگردانان این سریال آشنایی داره که دور طبیعی مسائل دنیا را بیان می‌کنه.یعنی نتیجه مستقیم کارهای انسان را به زندگی خودش نشون میده.منم با این عقیده موافقم چون بارها در زندگیم این قضیه را حس کردم .واسه همین از هیچ کار خوبی حتی واسه دیگران نمی‌گذرم.البته تاحدی که بتونم.چون مطمئنم یه روزی اثرش را می‌بینم.مدتی پیش به آرایشگاه خیلی معروفی رفته بودم.بیشتر عروس خانم ها دوست دارند به اینجا بیاند.قیمتش هم خیلی بالاست...... خانم آرایشگر همانطور که شخصی را آرایش می‌کردند با یک نفردیگر درمورد روابطش با شوهرش صحبت می‌کردند ویه جورایی راهنماییش میکردند.حرفهای ایشون نشون می‌داد که خیلی تجربه دارند وسردو گرم روزگا ررا چشیدند.تقریبا همه افراد سالن ساکت شده بودن وداشتند از بحث استفاده می کردندوبعضی ها هم به فکر فرو رفته بودند .شاید داشتند عمیق می‌شدند تا این بحث ها را به زندگی خودشون ربط بدند.نکات خوبی از این اتفاق برداشت کردم. اول اینکه آرایشگاه محل خوبی واسه این بحث هاست دوم اینکه عروس خانم ها آرایشگر شونو خیلی دوست دارند . سوم صحبت های آرایشگران می‌تونه اثرات ماندگاری روی مراجعین بگذاره چه مثبت وچه منفی. آرایشگران محترمی که این مبالغ هنگفت را از خانواده ها دریافت می‌کنند می‌تونند با انجام بحث های مناسب وآموزنده برای نوعروسان در مدتی که صورت انها راتغییر میدهند کمی هم روی سیرت انها کار کنندوبرای گذر از موقعیت حساسی که دختران جوان در این روزها طی می‌کنند راهنمای خوبی باشند.من مطمئنم اثرات مثبت پیروی از این روش به زودی درزندگی خودشان مشاهده می‌شود .وحداقل می‌تونه به حلال شدن مبلغ دریافتی هم کمک کنه.البته به نظر بی‌ارزش میاد ولی خیلی خیلی موثره.فکر کنید اگه فروشندگان سرویس عروس داماد از طلا گرفته تا لوازم آرایش ولباس عروس و.....و....هرکدوم فقط یک جمله در مورد بهبود روابط زن وشوهر وخانواده هاشون به دیوار مغازه هاشون نصب می‌کردند چه اثرات مثبتی می تونست تو زندگی داشته باشه.دارم فکر می‌کنم چطوری می‌تونم این عقیده را حداقل تو شهر خودم پیاده کنم؟یعنی خدا کمکم میکنه؟  

 

عروس وداماد

قرآن مظلوم تر ازهمیشه

 

از پول درآوردن اومدم بیرون فعلا فکرم را یه چیز دیگه مشغول کرده.

میدونید عبادت مردم منو کشته.بابا جون منم مسلمونم منم نمازو روزه حالیمه از دروغ و ریا بدم میاد منم مثل همه از نون حروم وحشت دارم. منم واسه آبروی مردم احترام قائلم وبه قول بعضی ها شیعه علی هستم.اما فکر نکنم این طور قرآن خوندنم فایده‌ای داشته باشه.از قبل از ماه مبارک همسایه ها دعوتم کردند واسه جلسه جزءخوانی می‌گفتند. می‌خواهیم به این بهانه ببینیمت.(البته قاری لازم داشتند)وخدا را شکرمی‌کنم که روخوانی ام بد نیست.تا اینجاش خوبه.روزی یه جزء قرآن +سوره یس ومزمل و ملک وزیارت عاشورا و.......بقیش کمی متنوع تره.تازه نصف شنوندگان بیسوادند وفقط گوش میدهند والبته چرت میزنند.خیلی رو مغزشون کار کردم که اقلا کمی تفسیر قرآن بخونم واسشون که فقط 5دقیقه بهم فرصت دادند.یعنی باید روزی 2 ساعت وقت بذارم تا 5 دقیقه اگه وقت شد تفسیر بخونم.حتی اگه همه دوست داشته باشند وبه خوبی گوش بدهند.هر چقدر بیشتر فکر میکنم کمتر به نتیجه می‌رسم.بلاخره باید چیکار کنم.

پولدار شدن بدون سرمایه

این روزها هر کسی برای پول درآوردن راهی را انتخاب می‌کنه که نیاز به سرمایه داره ولی من یه راهی را پیشنهاد میکنم که سرمایه چندانی نمی خواد.با تحقیقاتی که انجام دادم کارمندان زن در هر رشته‌ای که کار کنند یک مشکل مشترک دارند وآن تهیه غذای ظهر است.وقتی خودشون خسته از سر کار برمی گردندوبچه هاشون از مدرسه والبته مرد خونه هم از سرکار،یه غذای خوشمزه است که حال همه را جا میاره..از بس غذای رستوران خوردند خسته شدند.غذای آشپزیهای محلی را نیز تجربه کردند وچون تنوعی نداره از ان هم سیر شدند.خانم خونه دلش برای غذاهای خونگی تنگ شده.مواد خام غذایی را انطور که دلشون می‌خواد می‌خرند ولی یا به صورت غذای فوری آن را می‌پزند یا اصلا نمی‌پزند واز بیرون غذا تهیه میکنند.در اینجا به یک خانم خانه دار کدبانو نیازمندند تا هرروز مواد غذایی مخصوص خودشونو به اون بدن وظهر قابلمه غذای آماده خودشون را ازش بگیرند.بهتره منزل این خانم نزدیک خونشون باشه.تا حتی اگه ماشین شخصی ندارند راحت بتونند این کار را بکنند.وبهتره این خانم همه غذاهای سنتی وملی را بلد باشه.تا جایی که من میدونم غذاهای محلی در رستوران ها اگر هم تهیه بشه اولا خیلی تعریفی نداره وثانیا گران تشریف دارند.همچنین در نزدیکی هر منزلی یکی از این رستورانها نیست.حالااگر زن کدبانوی نیازمند پولی سراغ دارید بهش بگید در بین هممسایه هاشون بگرده وخانم کارمندای محترم را پیداکنه و.........

وقتی میگم سرمایه نمی‌خواد واسه اینه که با یک گاز پنج شعله بدون فروچهار مشتری میشه شروع کرد. تازه ممکنه شوهران خانم کارمندان هم متوجه نشن که این غذاهای خوشمزه را خانمشون نپخته واین به افزایش مشتریهای خانم کدبانوی محترم خیلی کمک میکنه.فقط اگه بخواد وتنبل هم نباشه.

والبته خدمات دیگه ای هم میشه انجام داد.مثلا سالادهایی که در رستوران ها سرو میشه خیلی گرانتر از قیمت واقعیشه وهر فردی میتونه سفارش سالاد قبول کنه که سرمایه کارش یک کارد تیز ویک تخته خرد کنه واولش هم باید از نرخ واقعی به اضافه اندکی شروع کنه تا حسابی سرش شلوغ بشه.

سبزی پاک وخرد کردن هم یه خدمت دیگه به خانم کارمنداست.

درآمد مکفی

از هرکسی بگوید نمی‌توانم، نمی‌شود، نداریم و...متنفرم.

زیاد با این افراد سروکار داشته ام تمام مشکلاتشان را مطرح می‌کنند وقتی با آنها حرف می‌زنم برای همه چیز توجیحی دارند ونهایت همه توجیحاتشان نداشتن پول است.احمقانه ترین توجیح.نه؛ نفسم از جای گرم بلند نمی شود.پولدار نیستم ولی دارم به بهترین وجهی که دوست دارم زندگی می‌کنم.اگر بخواهم طور دیگری  هم زندگی کنم می‌توانم.برای همه سؤالات جواب دارم.برای بدترین موقعیت ها راه حل دارم که ثابت کنم اگر بخواهیم می‌توانیم پولدار باشیم.ومی‌توانیم هر چه می‌خواهیم داشته باشیم.برای باسواد، بی سواد،تحصیل کرده،دور ازشهر،وسط شهرو هر کس که نا امیدانه زندگی مردم را تماشا میکند حرف دارم.ودلم می‌خواهد گوش کنند وعمل کنند.وگرنه آب در هاون کوبیدن افتخاری برایم ندارد.

دوستی را فرض کنید که لیسانس گرفته.وضع مالی چندان خوبی ندارد. دوست دارد به کاری مشغول باشد.همه راهها را امتحان کرده ونتیجه ای نگرفته.چه پیشنهادی برای این فرد می‌توان داد که بتواند زندگیش را تغییر دهد.بله راهی هست .

همیشه افراد بی استعداد پولدار زیادی را می‌توان پیدا کرد که فقط به دنبال راحتی هستند.خیلی زود می‌توان چند تا از آنها را دور وبر خود پیداکرد.با آنها صحبت کرد مشخص کرد که برای چه چیزهایی پول میدهند.سپس هر شاخه ای که دوست داریم انتخاب کنیم.آنوقت است که بازار کار خود را پیدا کرده‌ایم.

مثال 1:تایپ

لازم نیست شما مغازه تایپ وتکثیر با اجاره بهای بالا داشته باشید.لازم نیست کامپیوتر اخرین سیستم داشته باشید.اگر جستجو کنید این روزها یک رایانه با قیمت پنجاه هزار تومان هم میتوانید پیدا کنید.فراموش نکنید هدف ما پول دار شدن بدون سرمایه یا سرمایه خیلی کم است.قدم بعدی رفتن به دانشگاه ازاد است.دانشجویان دانشگاه آزاد اغلب پولدار هستند.در بین آنها افرادی نیز هستند که به سختی مخارجشان را تامین می‌کنند ولی اغلب پولدارند.باید با کسی صحبت کنید.مثلا مسئول تایپ و تکثیر دانشگاه.وبقیه ماجرا که اگر شما قدم اول را بردارید خودتان راه هموار آن را زود پیدا میکنید.فقط باید بخواهید . وتنبل نباشید.ودعا هم فراموش نشود.

مثال 2:فتوشاپ

یک هنر بسیار زیبا ومد روز.یادگیری آن با یک کتاب حدو دوسه هزار تومانی مقدور است.وهمان رایانه پنجاه هزار تومانی هم می‌تواند این برنامه را اجرا کند.دوستی رادر یک عکاسی پیدا کنید.چند نمونه کاراز خودتان ارائه دهید وبا نرخ کم آغاز کنید.معمولا طراحانی که در عکاسی ها کار می‌کنن نمی‌توانند از سبک اولیه خودشان فراتر روند.شما هرچه قدر هم مبتدی باشید یک فکر تازه دارید وخیلی زود متوجه می‌شوید چه در آمدی می‌توانید از این راه کسب کنید.فقط باید بخواهید وتنبل نباشید.من هم برای شما دعا می‌کنم.

بسم الله الرحمن الرحیم