the thinking

گاهی فکر می کنم.

the thinking

گاهی فکر می کنم.

قرآن مظلوم تر ازهمیشه

 

از پول درآوردن اومدم بیرون فعلا فکرم را یه چیز دیگه مشغول کرده.

میدونید عبادت مردم منو کشته.بابا جون منم مسلمونم منم نمازو روزه حالیمه از دروغ و ریا بدم میاد منم مثل همه از نون حروم وحشت دارم. منم واسه آبروی مردم احترام قائلم وبه قول بعضی ها شیعه علی هستم.اما فکر نکنم این طور قرآن خوندنم فایده‌ای داشته باشه.از قبل از ماه مبارک همسایه ها دعوتم کردند واسه جلسه جزءخوانی می‌گفتند. می‌خواهیم به این بهانه ببینیمت.(البته قاری لازم داشتند)وخدا را شکرمی‌کنم که روخوانی ام بد نیست.تا اینجاش خوبه.روزی یه جزء قرآن +سوره یس ومزمل و ملک وزیارت عاشورا و.......بقیش کمی متنوع تره.تازه نصف شنوندگان بیسوادند وفقط گوش میدهند والبته چرت میزنند.خیلی رو مغزشون کار کردم که اقلا کمی تفسیر قرآن بخونم واسشون که فقط 5دقیقه بهم فرصت دادند.یعنی باید روزی 2 ساعت وقت بذارم تا 5 دقیقه اگه وقت شد تفسیر بخونم.حتی اگه همه دوست داشته باشند وبه خوبی گوش بدهند.هر چقدر بیشتر فکر میکنم کمتر به نتیجه می‌رسم.بلاخره باید چیکار کنم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد