the thinking

گاهی فکر می کنم.

the thinking

گاهی فکر می کنم.

نبرد نابرابر به مناسبت روز مرد

تا حالا مجبور نبودم ولی الان مجبورم این پست را بگذارم. 

 

بااینکه روز پدر وروز مرد هست ولی گله دارم از بعضی از اقایان  

  

متاسفانه هنوز مردانی وجود دارند که در برابر ناملایمات زندگی به جای تلاش وصبر همه زور وقدرت خود را در دست وپای خود جمع کرده وبر سر همسر خود تخلیه می‌کنند.یه لحاظ ساختار روحی من خیلی از دوستانم خصوصی ترین درددل هایشان را برایم بازگو کرده اند.وقتی در بین دوستان من این تعداد زن وجود دارد که حداقل یکبار از همسر خود آسیب جسمی دیده اند  میتوان حدس زد چند درصد خانواده ها این مشکل رادارند.یکی از دوستانم می‌گفت من سرکار از ابهت خوبی برخوردارم وهمکاران ورئیسم حساب خاصی روی من باز می‌کنند ولی در منزل زیر لگدهای همسرم آرزوی مرگ می‌کنم.دلم به درد آمده.با دقت روی تعریفهای این افراد متوجه شدم تنها نامی که میتوان برای آن برگزید نبر نابرابر است.چون اکثر خانمها از همسرشان حداقل ۱۰کیلو سبک ترند.و بازوانشان قدرت کمتری دارد.در حالیکه در میادین ورزشی کشتی وجودو وغیره وزن کشی می‌کنند تا حق کسی ضایع مشود در میدان جنگ خانه ها وزن کشی وجود ندارد ویک جنگ با شرایط غیر عادلانه وعمدتا به زیان زن تمام میشود.وصد البته که زنان فقط صبر میکنند .حتی به والدین خویش چیزی نمی‌گویند.به هزاران دلیل. 

 

 

یک خاطره:چند روز پیش با خانواده ای که از مرتبه خوبی در اجتماع برخوردارند نشسته بودیم که فرزندشان به حالت کتک زدن با همه شوخی می‌کرد والحق که دستان قوی ای داشت.به شوخی گفتم بچه تو به کی رفتی اینقدر قوی هستی؟گفت به بابام .اونروز که داشت مامانو میزد........     

 

دلم به حال آن بچه سوخت .چه صحنه هایی را باید تماشا کند..... 

 

به ماچه

هرجا میرم چند تا مرد نشستند دارند سیاسی حرف میزنند و ناسزا میگن.دیگه خسته شدم بابا جون به ماچه سیاست مال سیاستمداره 

 

اگه کاری از دستتون برمیاد بکنید وگرنه حرف زدن چه فایده چطوری باید گفت رزق دست خداست.امنیت سلامت وپول و علم وهمه چیزهای دیگه هم رزقه.اگه نداری خوب رزقت نبوده.یا اصلا نخواستی.تو فکر کن ببین چی دوست داری بعد ازخدا بخواه بهت میده.هرکسی هرچیزی داره یا رزقش بوده یا از راه حرام به دست آورده.از این دوحالت خارج نیست.به جای حرف زدن کار کنید .زحمت بکشید .اینقدر پشت سر سید خدا حرف نزنید.آخه اگه گناهکار باشن که به  سزای عملشون  میرسن واگه نباشن که فقط بار گناه غیبت کننده میشن.

بهترین هدیه روز زن

دنبال اس ام روز زن میگردی؟ ،منتظری ببینی برات چی می‌خرند؟،از تمام مغازه ها دیدن می‌کنی واسه اینکه یه چیزی بخری واسه مامانها؟،حواست جمعه یوقت فرق نگذاری؟،طلا فروشی ها شلوغه؟،قیمتها بالاست؟،دیگه چی ؟دنبال هیچی نگرد فقط سعی کن اندازه یه سوت مادرها را درک کنی.بفهم اینو.

امان از دست مادر شوهرها خدا به داد ما عروسها برسه

امان از دست مادر شوهرهای خندان ومداخله گر که با خنده به اتاق عروس میروند وبراشون خبر ومطلب میبرند. 

 

امان از دست مادر شوهرایی که مرتب میپرسند تنها نباشی،گرسنه نباشی،دلت نخواد بر ی کجا و.... 

 

امان از مادر شوهرایی که واسه عروساشون لبخند مهربون میزنند و دلشون میخواد باهاشون صمیمی بشن. 

 

امان از مادر شوهرهایی که به پسراشون نمیگن تو خونه یکمم اقتدار داشته باش تا نکنه بین عروس وپسرشون درگیری پیش نیاد. 

 

امان از مادرشوهرهایی که بچه عروس را نگه میدارند تا عروس بره سرکار وکلاس وبرنامه و بعدشم واسشون قیافه بگیره که چی من منم. 

 

امان از مادرشوهرهایی که میترسند عروسشون مریض باشه وجرات نکنن بهش بگن از لحاظ روحی مریضی که اینقدر تنها تو اتاقت گره میزنی خودتو. 

 

امان از مادرشوهرهایی که از ترس عروسشون وقتی صدای پای عروس میاد یه گوشه قایم میشن تا نکنه عروس فکر کنه که ایشون وایسادن تا بپرسن حالت چطوره.یا کجا میروی؟ 

 

امان از مادرشوهرهاییکه واسه عروس ریسه میروند...........

لطف مکرر حق مسلم ایجاد مینماید

پشت بوم محل خوبیه واسه زندگی فقط عیبش اینه که یا از اینور پشت بوم میفتیم ی از اونور 

 

یا انقدر با محبتیم که خودمونو کباب میکنیم یااینقدر تنگ نظریم که واسه این که دست کسی را  

 

نگیریم ،میکنم جیبمون میگیم اینجا سرده.هرکسی باید خودش عاقل باشه .از اونهایی که   

 

بهمون محبت میکنند سو استفاده نکنیم.وگرنه راه محبت برای همیشه بسته میشه.

حجاب

بحث تکراری وبی نتیجه.یکی می‌آید ومی‌گوید ومی‌رود.بعد چند جلسه ،تعدادی پوسترجدید وتابلوهای جدید لطفا حجاب اسلامی را رعایت کنید.بعد شاهد رنگها ونقشهای جدیدآرایش درچهره های دختران وزنان هستیم.وعجیب تر اینکه چهره های مسن هم تازگیها گوی رقابت را از دختران وزنان جوان تر ربوده اند.هزاران تحقیق وپژوهش ومقاله و(که اغلب رونویسی هستند واز یک کتاب سرچشمه گرفته اند)دراینترنت دیده می شود.کافیست لغت حجاب را جستجوکنید.اما تابه حال کسی نشده که با خود ساعتی فکر کند وببیند چگونه میتوان در این مورد  عمل کرد وسپس مقاله ای از خودش بنویسد.چه اشکالی دارد که هرچه فکر میکنیم به روی کاغذ بیاوریم.وبعد همه را جمع بندی کنیم وبه نتیجه منطقی برسیم.امشب در شبکه خبر خ زهره الهیان با مجری در برنامه دو نیم ساعت بحث خوب وسوال برانگیزی داشتند ومن خوشم آمد بخصوص از سوالهای آقای مجری.وبعد هم خودم به فکر فرو رفتم که به عنوان یک  انسان در این زمینه چه موضعی دارم.واقعا نظر خودم در مورد حجاب چیست؟وبعد خاطرات تلخ وشیرینم در مورد حجاب به یادم آمد ومتوجه چند موضوع شدم. 

اول اینکه چادری بودن من در درجه اول اجباری بوده و از سه سالگی چادر به سر کرده ام.            

دوم اینکه اینترنت وماهواره کمترین نقش را در زمینه منحرف کردن من نداشته.حداقل این حرف را در مورد خودم با اطمینان می گویم.من شخصا حجاب را قبول دارم وحاضر نیستم تار مویم را مردی ببیند ولی از چادر بدم می اید ولی با اینحال زمانی چادرم از سرم می افتد که مشغول کاری باشم که چادر دست وپاگیرم باشد.مثلا سرکار. 

سوم اینکه تاکنون از هیچ پوستر تابلو پیام ویا جمله امر به معروفی منقلب نشده ام.احساس میکنم تاکنون موردی از این قبیل قلب مرا تسخیر نکرده واثرگذار نبوده.(به همین دلیل خودم به دنبال جمله یا هنری برای این موضوع بوده ام). 

گمان میکنم رسالت افرادی که فلسفه حجاب برایشان درونی شده باشد بسیار مهم است.یعنی نه تنها باید به فکر امر به معروف ونهی از منکر باشند بلکه میباست راههای نو وزیبائی را برای اینکر بیابند.به دور از کینه توزی ومنفی بافی.به طور مثال دو تا فامیل که باهم از لحاظ روابط فامیلی یا دوستی خصومتی دارند نباید این مساله را با آن درهم بیامیزند وروابط را تیره تر کنند. 

 

اصلا دیگر وقت آن نیست که نصیحت های نابخردانه بکنیم یا باهم سر حجاب واین چیزها بحثهای بی سرانجام بکنیم.این چیزها باید درونی باشد ویا دورنی بشود.نکته ای که به ذهنم میرسد صدا وسیماست.ساخت فیلمهای سطح بالا با سوژه های جدید وجذاب وکاربرد ریزترین هدفهای تربیتی در ان است.یا کاربرد جدید بولوتوث با هدفهای نهفته تربیتی.نه مستقیم.گاهی اوقات یک حرف زیرکانه وجذاب وبه موقع از صدها صفحه حدیث وروایت وتحقیق عملی تراست. 

 

ای کاش هرکسی که این مطلب را میخواند به من کمک کند ونظر گرنبهایش را عنوان کند تا استفاده کنیم.

 

 

رضا ساکی

از بچه های شهرستانه 

 

صبح ساعت ۷.۳۵در شبکه فرهنگ حرف میزنه 

 

از تفکراتش میگه بعضی حرفاش ستاره داره ولی در کل خوبه 

 

نگاهش ساده ست 

 

ولی طنزه به معنای اصلی طنز